پیامبران از نظر عرفان حلقه 

از جمله مسلمات ادیان الهی آن است که پیامبرانی از جانب خداوند برای هدایت انسان ها برانگیخته شده اند، بنابراین یکی از اصول همه ادیان، باور به رسالت انبیاء الهی است.بدون پیامبران الهی بشر به واسطه ی عقل خود و یا روش های دیگر به تنهایی نمی تواند به سعادت و کمال نائل آید. 

در عرفان حلقه تنها واسطه میان انسان و خداوند شعور کیهانی دانسته شده است و جاری شدن فیض الهی هیچ ارتباطی با پیامبران یا امامان ندارد و همه امور به دست شعور کیهانی و ابلیس است. 

در زیر چند نمونه از نظرات طاهری در مورد پیامبران را بررسی می کنیم: 

از طاهری سوال پرسیده شده که آیا پیامبر(صلی الله علیه واله) و امیر المومنین (علیه السلام) خبر داشته اند که چه اتفاقی می افتد؟(دوره سوم صفحه106) 

پاسخ او: آیه ای هست که پیامبر می فرماید که من فردای خودم را نمی دانم ، خیر و شر خودم را نمی دانم، هیچ چیز را نمی دانم. انا بشر مثلکم.کی گفته که گفتند ما فردا را می بینیم.(سی دی های که پیاده شده سوال و جواب ها) 

؟

در پاسخ به مطلب بالا باید گفت : که در قران کریم این آیه وجود دارد:

وَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ

خدا به تو این کتاب (قرآن مجید) و (مقام) حکمت (و نبوت) را عطا کرده و آنچه را که نمی‌دانستی به تو بیاموخت.

در اینجا مشخص است که به این آیه توجه نشده است.دو حالت وجود دارد، اینکه طاهری یا جمع دو آیه را نمی داند و یا اینکه اصلا” این آیه را ندیده است.(البته خودش گفته که من یک دور کامل قرآن را نخواندم.)

مطلب دیگر اینکه تفاوت پیامبر با ما اینست که به او وحی می شود.اگر او مانند ما بود چرا به او وحی شده است؟چرا به من نمی شود، این ترجیح بلامرجح است.پیامبر را به من ترجیح داده اند وحی به او نازل می شود به من نمی شود.چرا؟ من که در هر جهت مانند او هستم.؟ خداوندی که یکی از صفاتش حکیم است، کار بی حساب انجام می دهد.در پیامبر چی پیدا می شود که لیاقت و شایستگی این را می دهد که وحی خداوند را می گیرد و در من این شایستگی وجود ندارد.پیامبر باید واجد صفاتی باشد که لیاقت دریافت وحی الهی را داشته باشد.

اگر من هم مثل او هستم باید به من هم وحی می شد. اگر به روایات اهل البیت مراجعه شود مشاهده می شود که منظور ازانا بشر مثلکم فقط در خلقت و شکل ظاهری مانند ما است. دست دارد پا دارد زاییده شده، رشد می کند و .. ولی ظرف وحی خداوند را دارا می باشد از عصمت و علم الهی برخوردار است و.. که سایر افراد ظرفیت و لیاقت آن را نداریم.

در کتاب انسان و معرفت صفحه 253 در مورد خروج حضرت آدم علی نبینا و علیه السلام از بهشت مطلبی اورده شده است.

در پاسخ به مطلب بالا باید گفت : که در قران کریم این آیه وجود دارد:

وَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ

خدا به تو این کتاب (قرآن مجید) و (مقام) حکمت (و نبوت) را عطا کرده و آنچه را که نمی‌دانستی به تو بیاموخت.

در اینجا مشخص است که به این آیه توجه نشده است.دو حالت وجود دارد، اینکه طاهری یا جمع دو آیه را نمی داند و یا اینکه اصلا” این آیه را ندیده است.(البته خودش گفته که من یک دور کامل قرآن را نخواندم.)

مطلب دیگر اینکه تفاوت پیامبر با ما اینست که به او وحی می شود.اگر او مانند ما بود چرا به او وحی شده است؟چرا به من نمی شود، این ترجیح بلامرجح است.پیامبر را به من ترجیح داده اند وحی به او نازل می شود به من نمی شود.چرا؟ من که در هر جهت مانند او هستم.؟ خداوندی که یکی از صفاتش حکیم است، کار بی حساب انجام می دهد.در پیامبر چی پیدا می شود که لیاقت و شایستگی این را می دهد که وحی خداوند را می گیرد و در من این شایستگی وجود ندارد.پیامبر باید واجد صفاتی باشد که لیاقت دریافت وحی الهی را داشته باشد.

اگر من هم مثل او هستم باید به من هم وحی می شد. اگر به روایات اهل البیت مراجعه شود مشاهده می شود که منظور ازانا بشر مثلکم فقط در خلقت و شکل ظاهری مانند ما است. دست دارد پا دارد زاییده شده، رشد می کند و .. ولی ظرف وحی خداوند را دارا می باشد از عصمت و علم الهی برخوردار است و.. که سایر افراد ظرفیت و لیاقت آن را نداریم.

در کتاب انسان و معرفت صفحه 253 در مورد خروج حضرت آدم علی نبینا و علیه السلام از بهشت مطلبی اورده شده است.

این مطلب با قرآن کریم در تقابل است به چند دلیل:

1-آدم نا اگاه نبود، چراکه خداوند می فرماید علم الادم اسماء کلها1

2- بهشت محل ناآگاهی است؟ از کجا آوردید که بهشت ناآگاهی بوده.

3- طبق چه مدرکی می توانست تا ابد در بهشت بماند؟

4- آدم قرار نبود در بهشت بماند برطبق آیات قران:انی جاعل فی الارض خلیفه2

داستان قبول نکردن حضرت سلیمان برای آوردن تخت توسط جنیان که طاهری مطرح می کند، که اشتباه است.چراکه فقط در انتخاب آورنده تخت حضرت انتخاب داشتند و موافقت کرد که تخت را بیاورد.ولی طاهری می گوید مخالفت کرد.منبع در سی دی های پرسش و پاسخ است.(دوره سوم صفحه144)

بنابر موارد بالا طاهری نه تنها به لزوم وجود پیامبران اعتقادی ندارد بلکه در صحبتهایش با تهمت و تحریف با پیامبران برخورد کرده است.

این مطلب با قرآن کریم در تقابل است به چند دلیل:

1-آدم نا اگاه نبود، چراکه خداوند می فرماید علم الادم اسماء کلها1

2- بهشت محل ناآگاهی است؟ از کجا آوردید که بهشت ناآگاهی بوده.

3- طبق چه مدرکی می توانست تا ابد در بهشت بماند؟

4- آدم قرار نبود در بهشت بماند برطبق آیات قران:انی جاعل فی الارض خلیفه2

داستان قبول نکردن حضرت سلیمان برای آوردن تخت توسط جنیان که طاهری مطرح می کند، که اشتباه است.چراکه فقط در انتخاب آورنده تخت حضرت انتخاب داشتند و موافقت کرد که تخت را بیاورد.ولی طاهری می گوید مخالفت کرد.منبع در سی دی های پرسش و پاسخ است.(دوره سوم صفحه144)

بنابر موارد بالا طاهری نه تنها به لزوم وجود پیامبران اعتقادی ندارد بلکه در صحبتهایش با تهمت و تحریف با پیامبران برخورد کرده است.